خلبان ۲۵ ساله بلک هاوک که عاشق تماشای بارش شهابی است، از روزها قبل، برای رسیدن آن شب لحظهشماری میکرد. او حدود ساعت ۱۱ پنجشنبهشب، ۱۲ اوت، موظف شد تا اوضاع شهر قندهار را رصد کند. خلبان چرخی در آسمان شهر زد و هیچ تحرک مشکوکی را که ناشی از تلاش دشمن برای حمله به شهر باشد مشاهده نکرد. او به مرکز فرماندهی نیروهای هوایی برگشت هلیکوپتر را در گوشهای از فرودگاه خاموش کرد. از هلیکوپتر پایین شد، اما کلاه را از سر و دوربین دید در شب را از چشمانش برنداشت. او به دنبال تماشای بارش شهابی بود که براساس اخبار سایتهای نجومی، شبهای ۱۲ و ۱۳ اوت در آسمان قندهار قابل مشاهده بود.
مهدی احمدی، از کودکی عاشق بارش شهابی بود. او از زمانی که در سال ۲۰۱۸ برای آموزش دوره خلبانی از کابل جمهوری اسلواکی رفت، این شانس را یافت که هر سال، بارش شهابی را با دوربین دید در شب که هر خلبانی در اختیار داشت تماشا کند. ویکی پدیا بارش شهابی را چنین تعریف کرده است:«بارش شهابی یک پیشآمد آسمانی در آسمان شب است که در هنگام عبور سیارۀ زمین در پیمودن مسیر مدار خود از میان تودهای از ذرات در فضا که شهابواره خوانده میشوند رخ میدهد.»
پیش از آنکه مهدی احمدی به قوای هوایی افغانستان بپیوندد، هرسال بارش شهابی را با چشم غیرمسلح میدید. او میگوید، بهترین نقاطی که میتوان بارش شهابی را دید، کنار بودای صلصال در بامیان و تپههای جوار بند امیر است. مهدی احمدی در بامیان زاده و بزرگ شد و در کابل مهندسی میخواند که جذب قوای هوایی افغانستان شد.
بارش شهابی سال ۲۰۲۱، در پنجشنبه شب ۱۲ اوت رخ داد و مهدی توانست برای لحظاتی آنرا از فرودگاه شهر قندهار تماشا کند. در حالی که او به بارش شهابی خیره شده بود، به محل فرماندهی قوای هوایی مخابره شد که تحرکاتی از سوی طالبان در حومه شهر قندهار مشاهده شده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مهدی احمدی به اتاق فرماندهی مرکز عملیاتی و اطلاعاتی فرودگاه قندهار رفت. در آنجا مسئولان فرماندهی، یک فروند پهپاد تجسسی را به آسمان شهر فرستاد تا اوضاع را رصد کند. پهپاد در حومههای شهر، تحرکی از طالبان را مشاهده نکرد. پهپاد به سمت مرکزیترین نقطه شهر قندهار و بر فراز دفتر استانداری و فرماندهی پلیس هدایت شد.
مهدی احمدی و چند فرمانده و افسر قوای هوایی، تجمعی از دهها خودرو دولتی را در صحن و پیرامون دفتر استانداری قندهار دیدند. وقتی پهپهاد روی دفتر استانداری قندهار تمرکز کرد، آنها صحنههایی از هرج و مرج را مشاهده کردند.
صدها نفر در حدود ساعت ۱۲ پنجشنبهشب ۱۳ اوت سوار بر خودرو های نظامی و غیرنظامی در حال ترک ساختمانهای استانداری و فرماندهی پلیس بودند.
مهدی احمدی که قصد داشت، پس از رفع خستگی در مرکز عملیاتی و اطلاعاتی فرودگاه، دوباره به تماشای بارش شهابی بپردازد، مات و مبهوت به صفحه شیشهای که صحنۀ فروپاشی قندهار را نشان میداد خیره شد.
مهدی احمدی گفت: «من لحظاتی قبل، آسمان قندهار را رصد کرده بودم و هیچ خبری از تحرکات طالبان نبود. ما حدس زدیم که احتمالاً استاندار و فرمانده پلیس، طرح عملیات نظامی علیه طالبان را ریختهاند و دارند برای اجرای آن آماده میشوند.»
اتاق کنترل پهپادهای تجسسی، مسیر حرکت کاروان خودروهای دولتی را که شمار آنان در حدود ۴۵۰ خودرو بود دنبال کرد. یک افسر قوای هوایی با یک فرمانده نظامی تماس گرفت و پرسید، کاروان خودروها به چه هدفی در حال خروج از شهر استند؟ این افسر میخواست بداند که اگر برای عملیات نظامی برنامهریزی صورت گرفته است، خلبانها برای کمک هوایی آماده شوند. او در پاسخ شنید که فرمانده پلیس و استاندار قندهار از کابل دستور دریافت کردند که مرکز شهر قندهار را تخلیه کنند، چون با طالبان تعامل صورت گرفته است تا از درگیری جلوگیری شود و شهر بدون خونریزی به طالبان واگذار گردد.
این پاسخ را همه افسران و خلبانهای حاضر در اتاق کنترل پهپهادهای تجسسی شنیدند.
مهدی گفت: «هرکسی در گوشهای افتاد و به آرامی اشک ریخت. ما خبر تسلیم دهی شهر قندهار را به طالبان در حالی شنیدیم که آمادۀ عملیات نظامی برای حفاظت از شهر بودیم. در آن لحظه دانستیم که همه چیز تمام شده است. شهری به بزرگی قندهار که تجهیزات نظامی و نیروی دفاعی به اندازۀ کافی در آن وجود داشت، بدون شلیک حتی یک گلوله به طالبان واگذار شد.»
قندهار، زادگاه ملا عمر، بنیانگذار طالبان است. ملا یعقوب، فرزند ملا عمر که اکنون وزیر دفاع طالبان است، قصد داشت زادگاهش را بدون درگیری و با تعامل سیاسی بدست آورد. او موفق شد، چون در سطح رهبری دولت اشرف غنی، نیت جنگ با طالبان وجود نداشت و طالبان نیز به لطف توافقنامه به اصطلاح صلح با آمریکاییها، به مشروعیت سیاسی و قدرت نظامی دست یافته بودند.
آخرین تصویری که خلبانها از پهپاد تجسسی بر فراز شهر قندهار دریافت کردند، نزدیک شدن کاروان خودروهای فرماندهی پلیس و استانداری قندهار را به محل فرماندهی سپاه ۲۰۵ اتل نشان میداد.
در آن لحظه، مهدی به یاد پرواز یک فروند هواپیمای مربوط به شرکت مسافرتی باختر افتاد که حدود ساعت ۵ عصر پنجشنبه، از کابل به قندهار رفت و پس از ساعتی توقف، دوباره به سمت کابل پرواز کرد. این هواپیمای غیرنظامی، در حالی وارد قندهار شد که یک هفته قبل از آن، پروازهای غیرنظامی به دلیل محاصره شهر قندهار از سوی طالبان، متوقف شده بود. فرودگاه قندهار در تیررس طالبان بود و پروازهای شرکتهای خصوصی، برای جلوگیری از وارد شدن تلفات به غیرنظامیان متوقف شده بود.
مهدی احمدی گفت آن هواپیمای شرکت خصوصی باختر، از سوی مقامهای دولتی از کابل به قندهار فرستاده شده بود و همه سران نهادهای دولتی را به کابل انتقال داد.
به گفته احمدی، افرادی در کابل، با طالبان تفاهم کرده بودند تا به مقامهای محلی قندهار، اجازه خروج از شهر را بدهند.
مهدی احمدی گفت هنگام پرواز هواپیمای شرکت هوایی باختر، از طریق دستگاه مخابره شنیده بود که مسئول کنترل برج مراقبت فرودگاه قندهار، به خلبان آن هواپیما تضرع میکرد که او را با خود به کابل ببرد، اما خلبان درخواست او را رد کرد و گفت، در هواپیما صندلی خالی ندارد. با وجود آن، مهدی احمدی تصور نمیکرد که برنامه تسلیمدهی شهر قندهار به طالبان، در شبی که او منتظر بارش شهابی است اتفاق بیفتد.
چون ساعت ۱۱ آن شب، وقتی مهدی با هلیکوپتر بلک هاوک، در آسمان قندهار گشتی زد، همهچیز به ظاهر آرام بود و شهر در سکوتی عمیق فرورفته بود. او حالا میگوید، آن شب، سکوت قبل از طوفان بر قندهار حاکم شده بود.
مهدی احمدی و دیگر خلبانهای قوای هوایی در قندهار، ساعت ۲ صبح جمعه، ۱۳ اوت مطمئن شدند که همه چیز در قندهار، به طالبان واگذار شده است و باید تصمیم بگیرند که با هلیکوپترهای شان چه کار کنند. آنان تصمیم گرفتند، سمت هلمند بروند. در هلمند هنوز نیروهای ارتش در مقابل طالبان میجنگیدند. اما فضل کریم فقیر، فرمانده قوای هوایی در قندهار، به همه خلبانها هشدار داد که اجازه برداشتن یک قدم بدون دستور او را ندارند. او به خلبانها گفت، همه منتظر دستور او بمانند و اگر قرار شد نیروهای هوایی قندهار را ترک کنند، او آخرین نفر خواهد بود.
مهدی احمدی گفت، ساعت ۹ صبح جمعه، او و دیگر خلبانها اطلاع یافتند که فضل کریم فقیر، فرمانده نیروهای هوایی قندهار و یک خلبان دیگر، با دو فروند هواپیمای «ای ۲۹» به کابل گریختهاند.
علنی شدن فرار فرمانده قوای هوایی قندهار، باعث شد تا همه خلبانها تصمیم به ترک قندهار بگیرند. تا آن لحظه، طالبان به فرودگاه و مرکز فرماندهی ارتش مسلط نشده بودند و در بقیه نقاط شهر سرگرم بودند.
پیش از اینکه خلبانها به کابین هلیکوپترها بنشینند، کارمندان فرودگاه و فرماندهان نظامی قندهار، هلیکوپترها را برای فرار به کابل محاصره کردند. به گفته مهدی احمدی، در هلیکوپترهای بلک هاوک که ظرفیت انتقال ۱۱ نفر را دارند، تا ۳۰ نفر نشسته بودند. مهدی احمدی و ۳ خلبان دیگر که همه بلک هاوک داشتند، تصمیم گرفتند به کابل بروند. آنها به دلیل کمبود سوخت، دوبار در دایکندی و بامیان به هدف سوختگیری توقف کردند و شام جمعه، به کابل رسیدند.
مهدی احمدی، شب را در فرودگاه گذراند و صبح شنبه، ۱۴ اوت نزد خانوادهاش رفت. او درک کرده بود که اوضاع به شدت متشنج است، اما اصلاً تصور نمیکرد که کابل سقوط کند. مهدی به خانه رفت تا پس از دیدار با خانوادهاش به محل کارش برگردد، چون حدس میزد که دفاع از کابل، روزها طول خواهد کشید. او شب را نزد خانوادهاش را گذراند و صبح یکشنبه ۱۵ اوت، تصمیم گرفت ابتدا به بانک برود و به خانوادهاش پول نقد تحویل دهد و سپس به محل کارش در فرودگاه نظامی کابل برگردد.
خلبانی که شاهد تسلیمدهی قندهار به طالبان بود، خسته و مضطرب از خانه خارج شد و به سمت بانک رفت. او در مسیر متوجه شد که شهر کابل در اضطراب و وحشت غرق شده است. هزاران نفر پشت بانکها تجمع کرده بودند و خبری از آرامش و نظم نبود. مهدی به تاکسی نشست و با عبور از ازدحام بی سابقه در جادههای کابل، به سمت محل کارش در فرودگاه نظامی کابل رفت. مسیر فرودگاه نیز به شدت مزدحم بود و همکارانش به تماسهای پیهم او پاسخ نمیدادند.
وقتی مهدی خودش را به دروازه ورودی فرودگاه نظامی کابل رساند، خبر شد که رئیس جمهوری افغانستان، از کابل گریخته است و طالبان وارد بخشهایی از پایتخت شدهاند. دروازههای ورودی فرودگاه به روی همه، به شمول مهدی که خلبان بلک هاوک بود مسدود شدند. او با ترس و اضطراب به مرکز شهر برگشت و در مسیر متوجه شد که همه چیز از دست رفته است و او دیگر نمیتواند در آسمان افغانستان پرواز کند. او به خانۀ دوستی در نقطه دیگری از شهر رفت، چون میدانست که طالبان با سلطه بر کابل، او را جستجو میکنند.
مهدی احمدی، روز ۲۶ اوت، توانست دوباره وارد فرودگاه کابل شود. اما اینبار نه با احترام و غرور یک خلبان بلک هاوک، بلکه با هزار زحمت و با عبور از میان هزاران نفر که از ترس طالبان به فرودگاه هجوم برده بودند. او ساعاتی پس از حمله انتحاری یک عضو داعش که ۱۳ سرباز آمریکایی و ۱۷۰ شهروند افغانستان را کشت، سوار هواپیمای نظامی آمریکایی شد و کابل را ترک کرد. وقتی هواپیما پرواز کرد، مهدی متوجه شد که محل کارش، در وحشت و آشفتگی عمیق فرو رفته است. جایی که او چندسال با غرور و افتخار در آن کار کرد، زیر پای هزاران نظامی و هجوم مردمان وحشت زده، لِه شده بود.
مهدی احمدی اکنون در ایالت آریزونای آمریکا زندگی میکند و زندگیاش را از طریق کار ترجمانی میگذراند. وقتی عصر جمعه، ۱۲ اوت با او صحبت کردم، گفت، نیمههای شب قبل (۱۱ اوت)، بارش شهابی را تماشا کرده است.
مهدی افزود: «در افغانستان، نور مصنوعی بر شهرها حاکم نیست، میتوان با چشم غیرمسلح نیز بارش شهابی را تماشا کرد، اما امسال در آریزونا نتوانستم بارش شهابی را درست تماشا کنم، چون اینجا آسمان روشن است و من دوربینهای دید در شب ندارم. امیدوارم در آینده بتوانم در آمریکا نیز به دوربینهای دید در شب دست یابم و به آسمان پرواز کنم.»